انسانها جاده، کشتی، قطار، ماشین و هواپیما می سازند تا بتوانند سفر کنند. هزاران سال است که انسانها سفر می کنند و گرچه حالا مسافتهای طولانی تر را در زمانهای کوتاه تر طی می کنند اما نیاز آنها به دیدن جاهای جدید و یاد گرفتن چیزهای تازه هنوز تغییری نکرده است. سفر در خون ماست و ما به آن برای رشد خود احتیاج داریم چون این کاری است که سفر با ما می کند:
سفر شما را چاره جو می کند
سفر شما را باهوش تر می کند
مخصوصا اگر برای تحصیل سفر کرده اید هدف اصلی سفر شما این است که با هوش بیشتری برگردید. اما در قرار گرفتن در فرهنگهای جدید چیزی وجود دارد که باعث می شود شما اطلاعات جدید را بهتر یاد بگیرید. یادگیری در یک محیط بین المللی همیشه به خاطر ترکیب فرهنگها چالش بر انگیز است اما این دقیقا چیزی است که آن را لذتبخش تر و موثر تر می کند.
سفر شما را از محل آسایشتان جدا کرده و کمک می کند مشکلات را پشت سر بگذارید
اگر شما دچار یکنواختی شده اید خارج شدن از جایی که در آن احساس راحتی می کنید می تواند تغییر زیادی در زندگی شما ایجاد کند. انسانها همیشه در جست و جوی تغییر به دنبال جاده ها رفته اند. سفر فقط یکی از راه هایی است که به شما کمک می کند خودتان را بهتر بشناسید و به زندگی ادامه دهید. راه های کم خرج تری هم وجود دارد ولی برای شروع دوباره چه چیز بهتر از یک ماجراجویی جدید است؟
سفر شما را مستقل تر می کند
حتی اگر تنها سفر نکنید خیلی سخت است که همه کسانی که در زندگی شما حضور دارند با شما به سفر بیایند. بسیاری از کسانی که ما به آنها در زندگی تکیه می کنیم ممکن است با ما نیایند و تعداد کمی می مانند که می توانیم روی آنها حساب کنیم. در نتیجه برای همه چیزهایی که لازم داریم باید به خودمان متکی باشیم.
سفر باعث می شود قدر چیزهایی که در خانه دارید را بدانید
مهم نیست سفر چقدر خوب باشد، بعد از مدتی دلتان می خواهد دوباره به خانه برگردید. اگر خارج از کشور باشید ممکن است احساس کنید دلتان برای شنیدن زبان مادری تان تنگ شده. شاید احساس کنید تخت خودتان تنها تختی است که در آن راحت هستید. دلتان برای خانواده و دوستان تنگ می شود. اگرچه مسافرت لذت بخش است اما متوجه خواهید شد که هیچ جا خانه خودتان نمی شود و قدر همه چیزهایی که دارید را بیشتر خواهید دانست.
منبع : لست سکند
